فرض کنید یک نفر تصمیم می گیرد وارد دانشگاه شود، پدر و مادر او خیلی دوست دارند که پسرشان در رشته پزشکی قبول شود، درس بخواند و تبدیل به یک پزشک ماهر و مشهور شود که جان انسان ها را نجات می دهد اما برعکس پدر و مادر، پسر به رشته پزشکی هیچ علاقه ای ندارد و دوست دارد در رشته حقوق درس بخواند و وکیل شود.
با این تعاریف از نظر پدر و مادر، تصمیم درست انتخاب رشته پزشکی است و از نظر پسر، تصمیم درست انتخاب رشته حقوق است، یعنی باید یا در رشته پزشکی درس بخواند و پدر و مادرش را خوشحال کند که در این صورت خودش ناراحت خواهد شد یا در رشته حقوق درس بخواند و خودش خوشحال شود که در این حالت پدر و مادرش را ناراحت خواهد کرد.
به نظر شما تصمیم درست کدام است؟
شما اگر جای او بودید کدام یکی را انتخاب می کردید؟
اگر رشته حقوق را انتخاب کنید پدر و مادرتان ناراحت خواهند شد و اگر رشته پزشکی را انتخاب کنید خودتان ناراحت خواهید شد. تصمیم گیری در چنین شرایطی سخت است، ممکن است در موارد دیگری از زندگی تان بخواهید تصمیم هایی بگیرید که به مراتب سخت تر از این هم باشد.
احتمالا همین الان هم که خودتان را جای این شخص گذاشته اید دارید با خودتان کلنجار می روید که کدام یکی را انتخاب کنید، ذهن ما در این حالت فقط از یک زاویه به موضوع نگاه می کند و متأسفانه روی همان موضوع هم قفل می کند و زوایای دیگر را فیلتر می کند و نمی توانیم تصمیم درست را بگیریم.
احساسات ما در آن لحظه کنترل اوضاع را دست می گیرند و تصمیمی عجولانه و کاملا احساسی را خواهیم گرفت. اما اگر بخواهیم از روش سه مرحله ای تصمیم درست بگیریم جواب خیلی فرق می کند البته ممکن است جوابتان همان جواب اول باشد ولی با این تفاوت که منطق و احساسات با کمک هم این تصمیم درست را گرفته اند و در این حالت با قاطعیت تمام به تصمیمتان پایبند خواهید بود. مدیر هدف
ذهن زیبا
يکشنبه 23 آبان 1395 - 0:01
بازدید : 95
